درباره «هویت ایرانی»

گفتم: «ز کجایی تو؟» تَسخَر زد و گفت:«ای جان
نیمی‌ام ز ترکستان، نیمی‌ام ز فُرغانه
نیمی‌ام ز آب و گِل، نیمی‌ام ز جان و دل
نیمی‌ام لبِ دریا، نیمی همه دُردانه» [مولوی]

هویت ایرانی
منظور از طرح مفهوم «هویت ایرانی» شناخت عواملی است که به گونه‌ای پایدار علیرغم تمام فراز  و نشیب‌های تاریخی، ایرانیان را به هم پیوند زده و به تداوم هویت اجتماعی آنان در چارچوب یکی از کهن‌سال‌ترین حوزه‌های تمدن بشری (به قدمتی هفت- هشت هزار ساله) یاری رسانده است. «هویت ایرانی» که به آن «حس ایرانی بودن» یا «ایرانیت» نیز اطلاق شده، یک هویت تاریخی است که عامل‌های مختلف مادی و معنوی– به همان سیاق که در شعر مولوی آمده- در تکوین، شکل‌گیری و تحول آن نقش دارند. این عامل‌ها عبارتند از:

۱-عامل‌های سرزمینی و اقلیمی و زیست محیطی
زندگی در قلمروی که ایران نام دارد، خانه‌ی مشترک همه‌ی انسان‌هایی که بارها در طول تاریخ ویران شده و با کوشش ستُرگ ساکنان این سرزمین بازسازی شده، سرزمینی که برای حفظ آن ملت ایران جانفشانی‌ها کرده، یکی از عامل‌های تعیین کننده هویت انسان‌هایی است که در این خانه‌ی مشترک زندگی می‌کنند. گذشته‌ی مشترک سرشار از تجربه‌های تلخ و شیرین، در چارچوب این اقلیم است که از هویت فردی ساکنان این سرزمین، هویتی جمعی ساخته است. ویژگی‌های زیست محیطی این سرزمین پهناور- که در شمال‌اش دریای خزر قرار دارد و در جنوب‌اش خلیج فارس، در یک‌ سوی‌اش جنگل‌های باران‌زا گسترده است و در سوی دیگرش کویر نمک، در همه‌ی فصل‌ها تارک دماوندش پوشیده از برف است و خطه‌ی جنوب‌اش گرم و آفتابی، در غرب آن سلسله کوه‌های زاگرس سر به فلک کشیده و در شرق آن صحراهای خیال‌انگیز دامن گسترده-  مُهر و نشان خود را بر هویت انسان‌هایی زده است که در این سرزمین زندگی می‌کنند.
چیر‌گیِ ایرانیان بر بیابان‌های خشک و کویری از طریقِ طراحی و اجرای معماریِ اقلیمی (که مجموعه‌ای‌ست از فضاهایِ درون‌زیستی و درون‌گرا و منطق ریاضیِ هماهنگ با گردش زمین، نور خورشید، آب، باد، باران و طبیعت و محیط زیست) و طرحِ باغ‌های ایرانی (یا پردیس که تمثیلی از بهشت است) و مهار و انتظامِ آب، گل و گیاهان و هدایت آبِ‌های زیرزمینی، از طریق حفرٍ قنات‌های عمیق برای آبیاری و کشاورزی و آبادانی، و مجموعه‌ی شهرسازی‌های پراکنده‌‌ی اقلیمی، از  جمله خلاقیت‌ها و  ویژگی‌های هویت ایرانیان در هم‌زیستی با طبیعت می‌باشند. 

۲- عامل‌های فرهنگی و معنوی
مهم‌ترین عامل معنوی هویت ایرانی، عامل فرهنگی است که همواره از مرزهای جغرافیایی ایران فراتر رفته و حوزه‌‌ی فرهنگی ایران را تشکیل داده است. این عامل از عنصرهای تفکیک‌ناپذیری مانند اسطوره‌ها و افسانه‌ها، دین‌ها و مذهب‌ها، شعر و ادبیات دل‌انگیز، فرهنگ غنی و رنگین فولکلوریک، سنت‌ها، آداب و رسوم، جشن‌های باستانی، آواز و موسیقی یکتا، آشپزی رنگین و منحصر به فرد و رفتار اجتماعی تشکیل می‌شود. 
یکی از ستون‌های استوار هویت ایرانی را زبان‌های ایرانی تشکیل می‌دهند. این سرزمین زادگاه زبان‌هایی است که در جهان به عنوان خانواده‌ی زبان‌های هند و اروپایی شناخته می‌شود. این زبان‌ها که ریشه‌ی مشترک باستانی دارند، از هزاران سال پیش به این سو به گویش‌های مختلف و هر گویش به لهجه‌های مختلف استعمال می‌شوند.زبان مشترک ایرانیان که فارسی نام دارد، برآیند هم‌زیستی و همگرایی تاریخی اقوام مختلفی است که در این بخش از کره‌ی زمین می‌زیسته‌اند و همه کم و بیش در تکامل و گسترش آن مشارکت داشته‌اند. زبان فارسی، فقط یک زبان نیست بلکه روح و جان ملتی چند هزار ساله است که از پس سده‌ها حوادث، هم‌چنان بر جا مانده است. سخن از زبانی است که به همت بزرگ‌مردانی چون فردوسی سبب پایداری و استمرار هویت ایرانی شده؛ زبانی که در حقیقت روح نامیرای هویت ایرانی است. 

۳- عامل‌های تباری، قومی، نژادی
تعلق داشتن به قوم‌ها یا نژادهایی که از دیرباز تاریخ در ایران سکنی داشته‌اند، از دیگر عامل‌های تعیین کننده‌ی هویت ایرانی است.

۴- عامل حسی 
ایرانی بودن تنها یک هویت جمعی نیست، هویتی فردی نیز هست که در وهله‌ی نخست به احساس فردی انسان‌ها بستگی دارد. چه بسیار انسان‌هایی که در سراسر جهان پراکنده‌اند اما از لحاظ حسی، خود را ایرانی می‌دانند.

۵- عامل سیاسی
از این نگاه، ایرانی کسی است که دارای تابعیت کشور ایران و مشمول حقوق حاکم بر این کشور است. حقوق و قوانین بین‌المللی نیز مشخص کننده‌ی قلمرو حاکمیت ملّی ایرانیان است. تجربه و دانش ایرانیان در کشورداری یکی از عناصری است که در تداوم هویت سیاسی ایرانی نقشی موثر داشته است. حتی قوم‌هایی که به دشمنی، ایران را زیر سیطره خود گرفتند نیازمند این تجربه و دانش بودند و از این طریق دیر یا زود از هویت ایرانی تاثیر پذیرفتند. البته همراه با تجربه و دانش در زمینه‌ی کشورداری و فرمانروایی، تجربه و دانایی در حیطه‌ی جنبش‌های اجتماعی نیز در هویت تاریخی ایرانیان نقش بسزایی داشته است. پرچم سه رنگ کشور ما سمبلی از تاریخ ایران و آرزوهای ملتی است که در پی خرمی و سرسبزی این سرزمین بوده و هستند، صلح و آشتی و دوستی را ارج می‌نهند و قدرشناس خون‌هایی می‌باشند که در راه بقای این کشور بر زمین ریخته شده است. 
به این ترتیب، هویت ایرانی برآیندی است از ترکیب همه عامل‌های پیش‌گفته. بدیهی است که میزان اثرگذاری و کم‌رنگی یا پررنگی هر کدام از این عوامل در مراحل مختلف تاریخی و در هر فرد یک‌سان نبوده و در آینده نیز یک‌سان نخواهد بود. در دوران معاصر با توجه به تغییرات اجتماعی و روند شکل‌گیری دولت-ملت که با انقلاب مشروطه آغاز شده و هم‌چنان ادامه دارد، و کوشش ایرانیان در ایجاد یک کشور مدرن، ارائه‌ی تعریفی نوین از ”هویت ایرانی“ و ”هویت ملی ایرانیان“ که متناسب با نیازهای امروز و ضرورت‌های فردای کشور ما است، اهمیتی بسزا دارد. 
“همگرایی پایدار ایرانیان” کوششی است در این راه، و تلاشی برای ایجاد همگرایی میان همه‌ی انسان‌هایی که هویت ایرانی دارند.

 

Share

دیدگاه شما

دیدگاه

کامنت‌ها بسته هستند.